جدول جو
جدول جو

معنی پی ریزی شدن - جستجوی لغت در جدول جو

پی ریزی شدن
(هَُ بُوو)
اساس گرفتن. بنیاد یافتن. تأسیس شدن. بنیان گذارده شدن
لغت نامه دهخدا
پی ریزی شدن
اساس گرفتن تاسیس شدن بنیاد یافتن
تصویری از پی ریزی شدن
تصویر پی ریزی شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَُ)
تأسیس کردن. بنیاد نهادن. پی افکندن. اساس نهادن
لغت نامه دهخدا
تصویری از پی ریزی کردن
تصویر پی ریزی کردن
تاسیس کردن
فرهنگ لغت هوشیار